اینجا می‌نویسم...



زبان عربی در گذر سالیان دراز، نفوذ زیادی توی فارسی داشته. این اثرگذاری عربی و اثرپذیری فارسی، بعضی جاها درست، بعضی جاها غلط، بعضی جاها اجتناب‌ناپذیر و بعضی جاها غیرضروریه. با این توصیفات، امروز می‌بینیم که هر روز توی نوشتار از یه سری کلمات و عبارات و جملات پرکاربرد عربی استفاده می‌شه، در حالی که از نظر املایی غلط نوشته شده‌ن. حتی توی نوشته‌های افراد باسواد و بامعلومات هم متأسفانه این مشکلات و ایرادا دیده می‌شه. توی این پست چندتا از مهم‌تریناشو که به ذهنم رسید میارم تا ببینیم، یاد بگیریم و درست بنویسیم از این به بعد. برای بعضیاش هم معادل فارسی پیشنهاد دادم که اگه از اونا استفاده کنین که دیگه چه بهتر! :)

۱. بسم الله الرحمن الرحیم
- شکل‌های اشتباه: بسم الله رحمن رحیم، بسم الله الرحمان الرحیم
- معادل پیشنهادی فارسی: به‌نام او، به‌نام خدا، به‌نام خداوند بخشنده‌ی مهربان، به‌نام خداوند جان و خرد، اول دفتر به‌نام ایزد دانا و .
* کلمه‌ی رحمن» رو نباید به‌شکل رحمان» نوشت؛ البته فقط توی قرآن. خارج از اون، رحمان هم درسته. الف و لامِ قبل از رحمن و رحیم رو هم فراموش نکنین.
خوبیِ استفاده از معادل فارسیِ شعری و ادبی برای بسم الله اینه که اگر جایی سهواً نوشته‌ی شما زیر دست و پا بیفته، بی‌احترامی به قرآن به‌حساب نمیاد. در کل جایی که فکر می‌کنین ممکنه بسم الله لمس بشه یا کاغذی که روش (= روی آن) دارین بسم الله می‌نویسین بعد از چند صباح، تبدیل به کاغذ باطله و دورریختنی می‌شه، بهتره غیرمستقیم به این آیه از قرآن اشاره کنین. و چه چیزی بهتر از این‌که ذوق هم به خرج بدین و یه بیت شعر جاش بذارین.

۲. الحمد لله، المنة لله
- شکل‌های اشتباه: الحمد الله، المنت لله، المنة الله
- معادل فارسی پیشنهادی: شکر خدا، خدا را [رو] شکر و .
* لِـ (و بعضی جاها لَـ) توی عربی به معنای برای‌»ست توی فارسی. لِـ وقتی به الله» می‌چسبه، می‌شه: لِـ + الله = لله. انگار لِـ میاد و الف اول الله رو حذف می‌کنه و خودشم حذف می‌شه.
از طرفی، در نظر داشته باشین که کلمات مؤنث عربی به ة و ـة ختم می‌شن، نه به ت. پس وقتی دارین یه جمله‌ی عربی می‌نویسین، منة درسته، نه منت؛ و وقتی دارین یه جمله‌ی فارسی می‌نویسین منت درسته، نه منة. بنابراین علی برکة الله» درست و علی برکت الله» غلطه! :دی

۳. علیه السلام، علیها السلام، علیهما السلام، علیهم السلام، سلام الله علیها
- شکل‌های اشتباه: علیه (علیها، علیهما، علیهم) سلام
- معادل پیشنهادی فارسی: درود (سلام) خدا بر او (ایشان، آنان)
* الف و لامِ چسبیده به سلام توی چهارتای اول فراموش نشه.
همون‌طور که می‌بینین توی چهار مورد اول، فقط ضمیر فرق می‌کنه: ـه برای یک نفر مرد، ـها برای یک نفر زن، ـهما برای دو نفر و ـهم برای بیشتر از دو نفر کاربرد داره. علیه السلام وقتی استفاده می‌شه که اسم یه امام اومده باشه. مثل امام حسن علیه السلام. دومی وقتی میاد که اسم حضرت زهرا یا یکی از بانوان مکرم تاریخ مثل حضرت مریم بیاد. مثلاً: حضرت فاطمه علیها السلام. سومی وقتی استفاده می‌شه که اسم یه امام همراه اسم پدرش بیاد. مثل: موسی بن جعفر علیهما السلام. آخری هم وقتی میاد که به چند امام یا به تمام ائمه یک‌جا اشاره بشه. به‌جای تمام این سلاما می‌شه شکل مختصرشون رو نوشت؛ یه عین وسط دوتا پارنتز: (ع). آخری هم سلام به حضرت زهرا (یا بانوان عالی‌جاه دیگه) ست. به‌جای اون هم می‌تونین یه سین وسط دوتا پرانتز بذارین: (س).

۵. صلی الله علیه و آله و سلم، اللهم صل علی محمد و آل محمد
- شکل‌های اشتباه: صل الله علیه و آله و سلم، اللهم صلی علی محمد و آل محمد
- معادل پیشنهادی فارسی: درود خدا بر او و خاندان پاکش، خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست
* اولی عبارت دعایی‌ای هست که بعد از اسم پیامبر اسلام میاد. دومی هم که معرف حضورتون هست: صلواته. :) به تفاوت صلی» با صل» و محل درست استفاده‌شون دقت کنین.
ضمناً می‌تونین به‌جای جمله‌ی طولانیِ صلی الله علیه و آله و سلم، از یه صاد توی پرانتز هم استفاده کنین: (ص).

۶. ابوالفضل، اباالفضل، ابی‌الفضل
- شکل‌های اشتباه: ابولفضل، ابالفضل، ابلفضل، ابی‌لفضل
* هر سه شکل اسم حضرت عباس رو توی متن فارسی هر جا که خواستین می‌تونین استفاده کنین؛ چون ما توی زبونمون اعراب نداریم. ولی بهتره برای وحدت رویه، توی تمام متنایی که می‌نویسین از یکیش (مثلاً ابوالفضل) استفاده کنین.
نکته: یا اباالفضل. وقتی می‌خواین یا» رو قبل از اسم حضرت ابوالفضل بیارین، باز دارین یه عبارت عربی می‌نویسین؛ پس باید از قواعد عربی تبعیت کنین. توضیحات دستوریش رو دیگه نمیارم چون طولانی می‌شه. فقط بدونین که یا اباالفضل درست؛ و یا ابی‌الفضل و یا ابوالفضل نادرسته و نباید به این شکل نوشته بشه.
نکته در نکته: همچنین است یا ابا عبد الله (غلط: یا ابو عبدالله و یا ابی عبدالله) و یا ذا الجلال و الاکرام (غلط: یا ذو الجلال و الاکرام و یا ذی الجلال و الاکرام)

۷. لا حول و لا قوة الا بالله
- شکل اشتباه: لا حول و لا قوت الا بالله
* ر.ک. توضیحات فقره‌ی شماره ۲ برای ت و ة.

۸. بن (در نام ائمه(ع) زمانی که همراه اسم پدرشون ذکر می‌شه)
- شکل اشتباه: ابن (مثل: علی ابن موسی به‌جای علی بن موسی)
* بله! ابن» یعنی پسر». ولی توی اسم ائمه (ع) می‌شه بن. دقت بفرمایید لطفاً.

۹. انبیا، اوصیا، اولیا
- شکل‌های اشتباه: انبیاء، اوصیاء، اولیاء
- معادل‌های پیشنهادی فارسی: به‌جای انبیا می‌شه نوشت پیامبران. ولی برای اوصیا و اولیا معادل رایجی به ذهنم نمی‌رسه. شاید اوصیا رو بشه جانشینان و اولیا رو بشه سرپرستان یا دوستان (به اقتضای معنا در متن) ترجمه کرد.
* نه فقط در اینجا، هر جا آخر کلمه دیدین همزه‌ی بدون پایه (یعنی: ء) وجود داره، توی فارسی حذفش کنین.
نکته: اگر قرار باشه این کلمات با -ِ به کلمه‌ی بعدیشون بچسبن، باید یه‌دونه ی تهشون اضافه کنین: انبیای مکرم، اوصیای برحق، اولیای الهی.

۱۰. ما شاء الله، ان شاء الله
- شکل‌های اشتباه: ما شا الله، ان شا الله، انشاء الله، انشا الله
- معادل‌های پیشنهادی فارسی: شاید به‌جای ما شاء الله (اگر در مقام دعا باشه) بشه از آفرین، احسنت، تبارک الله (یا شکل محاوره‌ایش: باریکلا)، چشم بد دور، گوش شیطون کر و چیزایی شبیه به اینا استفاده کرد. برای ان شاء الله هم می‌شه اینا رو به‌کار گرفت: اگر خدا بخواد، خدا کنه، امیدوارم، چه خوب می‌شه اگر و . .
* بر خلاف مورد بالا، اینجا باز متن عربیه. پس همزه‌ی انتهاییِ بدون پایه، باید نوشته بشه. ضمن این‌که گفته شده انشاء الله و انشا الله معانیِ مغایر با مفهوم اصلی دارن و نباید به این اشکال نوشته بشن.
نکته: ماشالا» و ایشالا» شکل محاوره‌ای دو جمله‌ی ما شاء الله و ان شاء الله هستن و کاربردشون توی محاوره ایرادی نداره. همون‌طور که بسمل رو جای بسم الله می‌شه به‌کار برد. ولی برای نوشته‌های غیرمحاوره‌ای و رسمی همون شکل کامل و درستشو اگه بنویسین بهتره.

۱۱. الهی، بارالها
- شکل‌های اشتباه: الاهی، بارالاها
- معادل‌های پیشنهادی فارسی: خدایا، پروردگارا، دادارا و .
* کلمه‌ی اله (بخوانید: اِلاه) به‌معنی خداست. اَلِفِش نوشته نمی‌شه.


نکته‌ی آخر: نیم‌فاصله نزن!
تا چند سال قبل معضلی سنتی داشتیم به اسم نزدنِ نیم‌فاصله»؛ اخیراً به معضل مدرنی مبتلا شده‌یم به اسمِ زدن نیم‌فاصله»! یکی از نمودهاش توی همین عبارات و جمله‌های عربیه. مثلاً نمی‌دونم رو چه حسابی اصرار دارن بنویسن: علیه‌السلام، الحمدلله، صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم! خب برادر من، خواهر من! مگه توی فارسی شما دیدی کسی بنویسه: سلام‌خدابراو، خداراشکر، درودخدابراووخاندان‌پاکش؟! خب عربی هم همونه دیگه. وقتی جمله‌ست، جمله‌ست! چه اصراریه همه رو یکی کنیم، نمی‌فهمم! :|

تمّت!


+ امسال هم مثل سالای قبل ختم قرآن توی ماه رمضون برقراره. خوشحال می‌شم مشارکت کنین، حتی شده روزانه با خوندن دو سه صفحه. :)
+ التماس دعا :)

مقدمتاً

تو نظرای پست قبل پرسیده بودین که چرا شده‌م» رو به شکل شدم» نمی‌نویسم. خب دلیلش ساده‌ست. چون مراد من، شده‌ام»ـه؛ و نه شدم». بذارین بیشتر توضیح بدم براتون.

 

شدم یا شده‌م؟! مسأله این است!

همون‌طور که می‌دونین (یا حداقل یه زمانی می‌دونستین و الان یادتون رفته! :دی) فعلی که با الگوی

ستاک گذشته (یا همون بن ماضی) + ه + ام/ای/است/ایم/اید/اند

ساخته می‌شه رو بهش می‌گن گذشته (ماضی) نَقلی و فعلی که به شکل

ستاک گذشته + م/ی/-/یم/ید/ند

ساخته می‌شه، گذشتهٔ ساده‌ست. جدا از تفاوتشون توی فارسی معیار، توی گفتار (و نوشتار) محاوره، این دوتا، هم توی کاربرد با هم فرق دارن و هم حتی توی تلفظ.

  • از نظر کاربرد: فرق گذشتهٔ ساده با نقلی اینه که گذشتهٔ نقلی رو برای بیان فعلی استفاده می‌کنیم که در گذشته رخ داده و آثارش همچنان باقیه؛ درصورتی‌که گذشتهٔ ساده، آغاز و انجام و آثارش مربوط و محصور به همون گذشته‌ست و به زمان اکنون (حال) کاری نداره. مثلاً اگه کسی بپرسه که آیا آنها فلان کتاب را خوانده‌اند؟» شما نمی‌گین خواندند»؛ می‌گین خوانده‌اند».
  • از نظر تلفظ: بیاید مکالمهٔ بالا رو محاوره‌ایش کنیم.

- فلان کتابو خونده‌ن؟

- خونده‌ن.

موقع تلفظ، بین خوندن (= خواندند) و خونده‌ن (= خوانده‌اند) چه فرقی حس می‌کنین؟ باریکلا! اولی (گذشتهٔ ساده) تکیه‌ش روی بخش اوله، دومی (گذشتهٔ نقلی) رو بخش آخر. چند بار برا خودتون تکرار کنین: خوندن، خونده‌ن. خوندن، خونده‌ن. خوندن، خونده‌ن. می‌بینین؟ همین توجه به تکیه می‌تونه راهنمایی‌تون کنه که فعل مورد نظر شما، نقلیه یا ساده.

بنابراین، حالا که این دوتا فعل کاربرد و تلفظ متفاوتی دارن، آیا رواست که املای یکسانی داشته باشن؟ اگر تفاوت املایی این دو فعلو لحاظ نکنیم، تمام زمان‌های افعال فارسی دارای شکل محاوره‌ای منحصربه‌فرد می‌شن، جز گذشتهٔ نقلی؛ که خیلی مناسب و برازنده نیست.

پس برای نوشتن افعال گذشتهٔ نقلی به‌شکل محاوره - طوری که با شکل نوشتاری گذشتهٔ ساده متفاوت باشه - می‌شه خیلی ساده الفِ موجود در شناسه‌ها رو انداخت و اونا رو به‌شکل شکسته نوشت.

رفته‌ام می‌شه رفته‌م (و نه رفتم)

گفته‌اند می‌شه گفته‌ن (و نه گفتن)

درخشیده‌اید می‌شه درخشیده‌ین (و نه درخشیدین)

و .

 

از کجا آوردمش؟!

نمی‌دونم آیا این قاعده به‌صورت رسمی توسط نهاد مسئولی مدون شده یا نه. اما خیلی جاها دیده‌م که دارن ازش استفاده می‌کنن. اولین بار توی کتاب خشم و هیاهو، ترجمهٔ بهمن شعله‌ور، همون اوایل کتاب، مترجم به همین نکات اشاره کرده و از همین قاعده برای فرق گذاشتن بین افعال گذشتهٔ ساده و نقلی استفاده کرده. منم از وقتی اونجا دیدمش، پسندیدم و به‌کار گرفتم. :)

 

باگ!

فقط یه نکته باقی می‌مونه: برای نوشتن افعال دوم شخص مفرد طبق این قاعده، باید مثلاً نوشته‌ای» رو به‌شکل نوشته‌ی» بنویسین، که ممکنه با نوشتهٔ» قاطی بشه. البته می‌شه این مشکلو با استفاده از -ٔ» به‌جای ی» برای یای میانجی بعد از ه/ـه حل کرد. ولی در هرصورت خودم فکر می‌کنم با وجود ایده‌آل بودنش، این نکتهٔ آخر باگ این قاعده به‌شمار میاد و نمی‌شه هم کاریش کرد! :دی

 

پ.ن.۱. عنوان رو جدی نگیرین. این قاعده تا حد زیادی می‌تونه سلیقه‌ای به‌حساب بیاد! :))

پ.ن.۲. مشابه: یک‌بار برای همیشه ببینین و زین پس درست بنویسین! (۱)


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

درس و مدرسه artist95 دریای بی کران فایل های از سر تا سر وب kavirplusin دریافت گلچین جدیدتربن ها و بهترین ها ˙˚○♡An¡m€ Drμam Hou§e♡○˚˙ زن فضایی every thing اول مهر2